اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی - مطالب ارسال شده توسط admin

اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی - مطالب ارسال شده توسط admin
یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

یک بیت از ...


.

دلتنگی‌ام را می‌کنم نقاشی ای دوست

.

اينگونه شاید در کنارم باشی ای دوست

 

.

" علیرضاابراهیم‌پور گیلانی "

حلاج

.

.

دریای خروشانی و امواجِ توأم 


دستی به سرم بکش که مُحتاج توأم 


دل سایه نشین ِ چوبه‌ی دار شده است 


منصور چرا، منم که حَلّاجِ توأم 

.

.

 " علیرضاابراهیم‌پور گیلانی "



نظرات(0)

رباعی (رشت) علیرضا ابراهیم پور گیلانی


من   بچّه ی  رشت  ،   مرکز  ِ   گیلانم 


دریا  دل  و   از  تبار   کوچک   خانم


در جلگه عشق و شالی و ساحل و رود


من  عاشق   رشت و نَم نَم   بارانم

 


  " علیرضا ابراهیم پور گیلانی  "



نظرات(0)
برچسب ها : ,,,,

غزل ( نگاه ) علیرضا ابراهیم پور گیلانی

نشسته روبروی من  نگاه مهربان تو
چگونه میشود گذشت ازآن نگاه و آنِ تو

 

همیشه فکر میکنم چطور میشود کشید 
پَر اززمین درآن زمان بسمت آسمان تو

 
در این کوير تشنگی ،  خُنک نگاه میکنی 
چقدر کیف می‌دهد نسیم عِطر جان تو


قسم به چشم مست تو ، هواهوای عاشقی ست
چگونه میشود نَفَس ، کِشید در جهان تو


نگاه مست گونه ات ، مرا که کُشت ای رفیق
قسم به چشم مست و آن شراب و شوکران تو


بگو چطور میشود ، غزل غزل  ترانه گفت
چگونه می توان سُرود ،  سُرودی از زبان تو


بیا و خاطرات را ،  ورق ورق مُرور کن
تمام آنچه را که شد کتاب داستان تو


و قصه را خلاصه کن بگو چطور می توان 
تمام قد سپاس شد و بود قدردان تو


" علیرضا ابراهیم پورگیلانی "



نظرات(0)

فریاد





فریاد کردم اما بستی دهانم ای دوست


امشب نمی توانم ساکت بمانم ای دوست


وقتی طلوع کردی از پشت کوه احساس


خورشید با تو رقصید در آسمانم ای دوست


در فصل سبز رویا ، فصل زلال باران


با تو نشسته ام تا شعری بخوانم ای دوست


رویای با تو بودن ، پیوسته از تو گفتن


آری برید امشب تاب و توانم ای دوست


اکنون که دور از عشق ، هرگز نمی توان بود


من هم نمی توانم بی تو بمانم ای دوست






  " علیرضا ابراهیم پور گیلانی "



نظرات(0)

دوبیتی

.



بیا  بشکن   قُرق   را   ماهتابم 


در این قحطیِّ نان محتاج  آبم 


نَفَسهایم تو را می خواند از دور


بیا   پایان  بده  بر   اضطرابم

   

  " علیرضا ابراهیم پور گیلانی  "

.


جملات زیبا " ایمان " مک یوون





هرگز لحظه ای شک نکردم، 

من دوستت دارم 

و به تو کاملا ایمان دارم.

 تو عزیزترین کسِ من هستی، 

دلیلم برای زندگی کردن…


(کتاب تاوان – ایان مک یوون)

غزل " ..." حسین منزوی

 
 
من شراب ازشما نمی‌خواهم
 
شهدِ ناب از شما نمی‌خواهم
 
ساقی شوکرانِ من نشوید
 
شکراب از شما نمی‌خواهم
 
به سرابم رهِ گمان نزنید
 
سر ِ آب از شما نمی‌خواهم
 
زشت و زیبایِ چهره‌ام، خوش باد
 
من نِقاب از شما نمی‌خواهم
 
ای ز اسبم فکنده ، نا اصلان!
 
همرکاب از شما نمی‌خواهم
 
من نپرسیدم از شما چیزی
 
پس جواب از شما نمی‌خواهم
 
جانِ بیدارِ من نیاشوبید
 
جای خواب از شما نمی‌خواهم
 
شعله را در چراغ من نکُشید
 
آفتاب از شما نمی‌خواهم
 
 
   " حسین منزوی"

شعر " دوست تر " هوشنگ ابتهاج





آنکه از  " جان دوست تر "  می دارمش 

با      زبان ِ      تلخ          می  آزارمش

گرچه او خود زین ستم دلخون تر است 

رنج  او  از   رنج  من    افزون تر  است 


        
            " امیر هوشنگ ابتهاج گیلانی " 

حدیث " ستم " امام علی علیه السلام






به خدا قسم!

اگر آسمانها و زمین را به من بدهند

تا پوست دانه‌ای جو را از 

به ستم از مورچه‌ای بگیرم

هرگز چنین نخواهم کرد.



نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴



تک بیت " باران " علیرضا ابراهیم پور






کاش  می‌شد  زیر باران  راه  رفت 

راه    را   فهمید  و   تا   اللّه    رفت 


          " علیرضا ابراهیم پور گیلانی "

جملات قصار " زن " نیچه





آنجا که عشق یا نفرت اهمیتی ندارد،

 زن نقشی میانه بر عهده می گیرد


 " فریدریش  نیچه "

حدیث " نیکی " امام علی علیه السلام





امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : 


نیكى كن، 

تا به تو نیكى شود...، 

رحم كن،

 تا به تو رحم شود .


میزان الحكمه جلد4 صفحه 382

سخنان ناب " دل " عین القضات همدانی





اگر دل فتوا دهد، 

امر خدا باشد؛  می کن. 

 واگر فتوا ندهد ترک کن؛

 که هر چه دل فتوا دهد خدایی باشد؛

 و هر چه رد کند ، شیطانی باشد.


   " عین القضات همدانی "

حکایت " ظلم " عُبید زاکانی





شخصی از مولانا عضدالدین پرسید: 

چونست كه مردم در زمان خلفا دعوی خدائی

و پیغمبری بسیار می كردند و اكنون نمی كنند؟

گفت: مردمِ این روزگار را چندان

 ظلم و گرسنگی افتاده است كه نه از 

خدایشان به یاد می آید و نه از پیغامبر.


   " عبید زاکانی "


تک بیت " عهد " استاد شهریار






رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی

حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی

       
          " استاد شهریار "

جملات زیبا " دوست داشتن " شریعتی





عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست

و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد

دوست داشتن  امّا 

 در وَرای سن و زمان و مزاج زندگی می کند...


  " دکتر علی شریعتی "

سخنان ناب " عهد " گوته






وفا سن و سال و زمان و مکان نمی شناسد؛

 همیشه و همه جا باید وفادار بود 

و  سَند پاره می‌شود  اما عَهد  نه  .


    
" یوهان ولفگانگ فون گوته"


جملات قصار " تغییر " لینکلن





کسی كه بسیار 

می‌خواند و می‌داند

 اما به هر دلیل 

وارد مبارزه برای «تغییر » نمی‌شود، 

مانند فروشگاهی بزرگ است كه

 در ورودی آن نوشته باشند:

«تعطیل است»!


" آبراهام لینکلن"

گفتار بزرگان " تغییر " گاندی





بخشودن کسی که

 به تو بدی کرده

تغییر گذشته نیست ،

 تغییر آینده است.


     (گاندی)

مطالب و موضوعات بکر " فکر " ادیسون




پنج درصد مردم فکر می کنند، 

ده درصد مردم فکر می کنند که فکر می کنند! 

و هشتاد و پنج درصد بقیه ترجیح می دهند که

 بمیرند تا این که فکر کنند!


“ توماس ادیسون ”

تک بیت " عشق " حافظ





فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم

بنده  عشقم و از هر  دو  جهان  آزادم


    " خواجه حافظ شیرازی "


جملات زیبا " عاشق " جبران خلیل جبران

  • 137




اگر عاشق کسی هستی،

 اجازه بده که برود. 

چرا که اگر او بازگردد،

 همیشه متعلق به تو بوده،

 و اگر بازنگردد، 

هیچوقت متعلق به تو نبوده است.



  "جبران خلیل جبران"

شعر نیمایی و نو "نمک " شمس لنگرودی





به حرمت نان و نمکى که با هم خوردیم

نان را تو ببر

که راهت بلند است

و طاقتت کوتاه

نمک را بگذار برای من‌

می‌خواهم

این زخم

تا همیشه تازه بماند



"شمس لنگرودی "

گفتار بزرگان " فکر " دکارت





میاندیشم پس هستم، 

هستم چون فکر میکنم، 

فکر میکنم چون شک میکنم.



   " دکارت"

حدیث " معاشرت " امام رضا علیه السلام




امام رضا علیه السلام  فرمودند :


آن‌كه پیمان بشكند ،

 از پیشامد ناگوار ایمن نماند و آن‌كه

 سر‌كشى پیشه كند از كیفر زودرس نرهد.



 مرجع :  الدره الباهره ص36

حکایت " وفا " ...




پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند
 تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با 
درندگی تمام او را بدرند.

روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد
 که او را جلوی سگ‌ها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کرده‌ام و ده روز
 تا اجرای حکم از شما مهلت می‌خواهم.»

پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.

وزیر رفت پیش نگهبان سگ‌ها و گفت : 
«می‌خواهم به مدت ده روز خدمت این سگ‌ها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایده‌ای می‌بری..؟»

 وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگ‌ها کرد
 و دادن غذا ، شستشوی آن‌ها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»

 ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند
 که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود 
پادشاه هم نظاره‌گر ماجرا بود ولی با صحنه‌ی عجیبی روبرو شد.

همه‌ی سگ‌ها به پای وزیر افتادند و تکان نمی‌خورند..!
پادشاه پرسید : « با این سگ‌ها چه کرده‌ای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگ‌ها را کردم فراموش نکردند 
ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»

 در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کرده‌اند و یا آنکه شما 
اشتباهاً  فکر می کنید که از او خطای سر زد است و مدت‌هاست به خود 
اجازه نمی‌دهید آنها را ببخشید ،  
فقط کافی‌است به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید...

تک بیت "مدعی " حافظ شیرازی





دردم نَهفته  بِه  زِ  طبیبان   مُدَّعی 

باشد که از خزانه غیبش دوا  کنند


        " حضرت حافظ "

کلام وحی " خیر " خدا





  و إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ 



و اگر(خداوند) اراده خیری برای تو کند،

 هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد!



 " قرآن، سوره یونس، آیه ۱۰۷ "



گفتار بزرگان "جنبه های خوب " گاندی





من فقط به جنبه‌های خوب

انسان‌ها توجه می‌کنم.

از آنجایی که خودم

بی‌عیب و نقص نیستم،

علاقه‌ای به کشف خطاهای دیگران ندارم.



  " گاندی"


جملات زیبا " افکار شاد" متیوس




اغلب مردم تعریف و تمجیدها را

 ظرف چند دقیقه فراموش می‌کنند،

 اما یک اهانت را سال‌ها به‌خاطر می‌سپارند.

آن‌ها مانند آشغال‌جمع‌کن‌هایی هستند 

که هنوز توهینی را که مثلا

 بیست‌سال پیش به آن‌ها شده

 با خود حمل می‌کنند و بوی ناخوشایند این زباله‌ها 

همواره آنان را می‌آزارد.

برای شاد بودن باید بر «افکار شاد» تمرکز کنید.

و باید ذهن خود را از زباله‌های

 تنفر، خشم، نگرانی و ترس رها کنید.

 
" اندرو متیوس"


حکایت " انتظار " حلاج




حسین بن منصور حلاج را که به دار آویختند،


 جماعتی فریب خورده یا زرگرفته 


و حق به ناحق فروخته، پای چوبه دار گرد آمده و


به او سنگ می زدند و حلاج لب فرو بسته بود.


 نه سخنی به اعتراض می گفت


 و نه از درد فریادی می کشید.


در این میان شیخ شبلی نیز


 که از آن کوی می گذشت، 


سنگی برداشته و به سوی او پرتاب کرد. 


منصور حلاج از ژرفای دل آه سردی کشید


 و به فریاد از درد نالید.


پرسیدند از آن همه سنگ که بر پیکرت زدند 


گلایه ای نکردی، 


مگر سنگ شبلی چه سنگینی داشت 


که فریاد برآوردی؟


منصور در پاسخ گفت: 


 از آن جماعت فریب خورده انتظاری نیست.


 چرا که مرا نمی شناسند و 


علت بر دار شدنم را نمی دانند،


 شبلی اما از ماجرا باخبر است. 


از او انتظار دلجویی و حمایت داشتم ،


نه سنگ پرانی و ملامت .


گفتار بزرگان " خنده " دکتر ویکتور هوگو





 خنده ،

 كوتاه‌ترین فاصله

 بین دو نفر است.



 " ویكتور هوگو "



شعر "مبتلا " بدیع




پاییز   می‌رسد   که  مرا  مبتلا  کند

با    رنگ‌های   تازه   مرا   آشنا  کند

او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا  کند


           "علیرضا بدیع"


تک بیت " یار " استاد شهریار





در دیاری که در او نیست کسی یار کسی

کاش یارب که  نیفتد به  کسی  کار کسی


   " استاد سیدمحمد حسین بَهجت "

جملات قصار " بخشنده " توماس





پدرم می گفت:

مردم دو دسته اند

بخشنده و گیرنده.

گیرنده ها بهتر می خورند،

اما بخشندگان بهتر می خوابند.


 " مارلو توماس"



حدیث " بهترین " امام علی علیه السلام






امام علی علیه السلام می فرماید :


از هر دانشى بهترینش را انتخاب كنید. 

زنبورِ عسل از هر گُلى زیباترینش را مى خورد. 

در نتیجه دو جواهر گران بها از آن تولید مى شود...



غررالحكم حدیث 5082

مطالب و موضوعات بکر " هجران " آقای قاضی




حضرت علامه طباطبائی (قدس الله روحه) 

از قول استادشان مرحوم 

آقا  سید علی آقای قاضی (قدس الله روحه) می‌فرمودند:

من از باباطاهر تعجب می‌کنم که

 در شعرش چنین سروده:

یکی درد و یکی درمان پسندد 

یکی وصل و یکی هجران پسندد 

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

چطور باباطاهر گفته است: 

اگر جانان، هجران را پسندد،

 من هم آن را می‌پسندم؟!

چگونه انسان می‌تواند این را بپذیرد؟!

 عاشق بر هر چیز صبر می‌کند

 اما بر فراق ، صبر نمی‌تواند کرد. 

مولا علی علیه السلام در دعای کمیل می‌فرماید:
 
مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛

 بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! »


 " ز مهر افروخته، ص 72"

شعر نیمایی و نو " خاطره" سپهری




نه تو می مانی نه اندوه

و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود ، قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم ، خواهد رفت

آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...


"سهراب سپهری"

حرف حساب "حوالی " قمشه ای




دلتان نگیرد از تلخی‌ها

یک نفر هست همین حوالی

دورتر از نگاه آدم‌ها

نزدیک‌تر از رگ گردن

روزی چنان دستتان را می‌گیرد که

مات می‌شوند تمام کسانیکه

 روزی به شما پشت پا زدند


  "الهی قمشه‌ای "


تک بیت " ترحم " نظری






این زخم خورده را به تَرَحُّم  نیاز نیست 

خیر شما  رسیده  به  ما ، مرحمت  زیاد 


          " استاد فاضل نظری "

ليست صفحات


تعداد صفحات : 31


ورود کاربران

ورود کاربران

عضويت سريع

عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آمار

    آمار

      آمار مطالب آمار مطالب
      کل مطالب کل مطالب : 1204
      کل نظرات کل نظرات : 0
      آمار کاربران آمار کاربران
      افراد آنلاین افراد آنلاین : 7
      تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

      آمار بازدیدآمار بازدید
      بازدید امروز بازدید امروز : 609
      بازدید دیروز بازدید دیروز : 1,293
      ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 6
      ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 18
      آي پي امروز آي پي امروز : 125
      آي پي ديروز آي پي ديروز : 187
      بازدید هفته بازدید هفته : 7,500
      بازدید ماه بازدید ماه : 23,260
      بازدید سال بازدید سال : 143,148
      بازدید کلی بازدید کلی : 471,061

      اطلاعات شما اطلاعات شما
      آی پی آی پی : 18.118.122.46
      مرورگر مرورگر : Safari 5.1
      سیستم عامل سیستم عامل :
      تاریخ امروز امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

      درباره ما

        اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی
        علیرضا ابراهیم پور گیلانی شاعر پر آوازه گیلان از آثار او می توان به 1 - شب و تنهایی من 2 - رباعیات استادانه 3 - سی مرغ غزل اشاره کرد.

      کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
      قالب طراحی شده توسط: تک دیزاین و سئو و ترجمه شده و انتشار توسط: قالب گراف