تبلیغات
موضوعات
غزل
پیوندهای روزانه
لینک دوستان
یک بیت از ...
.
دلتنگیام را میکنم نقاشی ای دوست
.
اينگونه شاید در کنارم باشی ای دوست
.
" علیرضاابراهیمپور گیلانی "
حکایت " ظلم " عُبید زاکانی
شخصی از مولانا عضدالدین پرسید:
چونست كه مردم در زمان خلفا دعوی خدائی
و پیغمبری بسیار می كردند و اكنون نمی كنند؟
گفت: مردمِ این روزگار را چندان
ظلم و گرسنگی افتاده است كه نه از
خدایشان به یاد می آید و نه از پیغامبر.
" عبید زاکانی "
شخصی از مولانا عضدالدین پرسید:
چونست كه مردم در زمان خلفا دعوی خدائی
و پیغمبری بسیار می كردند و اكنون نمی كنند؟
گفت: مردمِ این روزگار را چندان
ظلم و گرسنگی افتاده است كه نه از
خدایشان به یاد می آید و نه از پیغامبر.
" عبید زاکانی "
سخنان ناب " عهد " گوته
وفا سن و سال و زمان و مکان نمی شناسد؛
همیشه و همه جا باید وفادار بود
و سَند پاره میشود اما عَهد نه .
" یوهان ولفگانگ فون گوته"
جملات قصار " تغییر " لینکلن
کسی كه بسیار
میخواند و میداند
اما به هر دلیل
وارد مبارزه برای «تغییر » نمیشود،
مانند فروشگاهی بزرگ است كه
در ورودی آن نوشته باشند:
«تعطیل است»!
" آبراهام لینکلن"
مطالب و موضوعات بکر " فکر " ادیسون
پنج درصد مردم فکر می کنند،
ده درصد مردم فکر می کنند که فکر می کنند!
و هشتاد و پنج درصد بقیه ترجیح می دهند که
بمیرند تا این که فکر کنند!
“ توماس ادیسون ”
حکایت " وفا " ...
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند
تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با
درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد
که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز
تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت :
«میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد
و دادن غذا ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند
که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود
پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخورند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند
ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کردهاند و یا آنکه شما
در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کردهاند و یا آنکه شما
اشتباهاً فکر می کنید که از او خطای سر زد است و مدتهاست به خود
اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ،
فقط کافیاست به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید...
مطالب و موضوعات بکر " هجران " آقای قاضی
حضرت علامه طباطبائی (قدس الله روحه)
از قول استادشان مرحوم
آقا سید علی آقای قاضی (قدس الله روحه) میفرمودند:
من از باباطاهر تعجب میکنم که
در شعرش چنین سروده:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
چطور باباطاهر گفته است:
اگر جانان، هجران را پسندد،
من هم آن را میپسندم؟!
چگونه انسان میتواند این را بپذیرد؟!
عاشق بر هر چیز صبر میکند
اما بر فراق ، صبر نمیتواند کرد.
مولا علی علیه السلام در دعای کمیل میفرماید:
مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛
بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! »
" ز مهر افروخته، ص 72"
مطالب و موضوعات بکر " شجاعت " ...
در یکی از دبیرستانهای مشهد،
هنگام برگزاری امتحانات سال چهارم دبیرستان،
به عنوان موضوع انشاء، این مطلب داده شد که
«شجاعت یعنی چه؟»
محصلی در قبال این موضوع،
فقط نوشته بود:
شجاعت یعنی این!
و برگه خود را، سفید، به مُمتحن تحویل
داده بود و رفته بود...!
اما برگه این جوان دست به دستِ دبیران گشته بود
و همه به اتفاق و بدون استثنا،
به برگه سفید او نمره 20 داده بودند...
فکر میکنید اون دانشآموز چه کسی میتونست باشه؟
علی شریعتی
کلام حق " علی (ع) " دکتر علی شریعتی
برگرفته از مجموعه آثار
گفتگوهای تنهایی دکتر علی شریعتی ؛
... چهرهی "علی" در روشنایی،
زیبا و خدایی است.
به تو و من، بیمذهب و مذهبی،
هر دو،
علی را در تاریکی نشان دادهاند...
مطالب و موضوعات بکر " شنا " ...
كسی كه زیر آب میماند و غرق میشود
قبل از مرگ احساس میكند میتواند
زیر آب بماند و دیگر تلاشی نمیكند!
ثانیه های قبل از مرگ ثانیه های مهمی هستند،
مغز احساس میكند میتواند زیر آب بماند!
میخواهد كه بماند. فاصله ای وجود دارد قبل از مرگ،
فاصله ای اندك بین توهم و تلاش نكردن!
این اشتباه مغزی ست به علت نرسیدن اكسیژن كه بدن
دست از تقلا برمیدارد و فرد تسلیم میشود
و مرگ آرام او را در برمیگیرد.
من شبیه به این غرق شدن را در آدمهای زیادی دیده ام
اما نه زیر آب! بلكه در خشكی!
زمانی كه نشسته اند، راه میروند، غذا میخورند، کار میکنند
اما غرق شده اند. غرق در گذشته ای كه آنها را هر لحظه
به "توهم" نزدیك تر میكند.
برای من زندگی شبیه یك جریان است.
مثل رودی بزرگ یا دریایی بزرگ كه قرار است
به اقیانوسی بزرگتر وصل شود.
"گذشته"شبیه عمق دریاست.
"اكنون" شبیه شنا كردن
و گاهی رها شدن در سطح دریاست و
"آینده" تمام آن مسیری است كه میخواهیم طی كنیم.
مطالب و موضوعات بکر " کوبیدن " ضرب المثل ژاپنی
مردم ژاپن یک ضرب المثل بسیار جالب دارند
که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته :
اون ضرب المثل میگه:
بخاطر میخی نعلی افتاد
بخاطر نعلی ، اسبی افتاد
بخاطر اسبی ، سواری افتاد
بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد
بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد
و همه اینها بخاطر كسی بود كه میخ را خوب نكوبیده بود...
یادمان باشد هر كار ما،حتی كوچك،
اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم ...!
مطالب و موضوعات بکر "مزاح " چاپلین
چارلی چاپلین تا آخرین لحظات عمر خود مزاح می کرد و
در پاسخ به کشیشی که بر بالینش حاضر شده بود
و به او می گفت :
امیدوارم خداوند روح شما را قرین رحمت کند ،
با لبخند گفت :
چرا نکند؟
هر چی باشه روح من مال خودشه!
مطالب و موضوعات بکر " سواد " یونسکو
تعریف سواد . . .
با تعریف جدیدی که یونسکو ارایه داده
باسوادی توانایی «تغییر» (Change) است
و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش،
تغییری در زندگی خود ایجاد کند
سخنان ناب " قدرت تغییر" آنتوان دوسنت اگزوپری
آدمها فکر میکنند ؛
اگر یک بار دیگر متولد شوند ،
جور دیگری زندگی می کنند .
شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود .
فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند ،
محکم و بی نقص !
اما حقیقت ندارد...
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم ،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم ،
اگر آدمِ ساختن بودیم ،
از همین جای زندگیمان به بعد را مى ساختیم !
" آنتوان دوسنت اگزوپری "
داستان " خوف " روان شناس
گفتگوی مار و زنبور
روزی مار به زنبور گفت:
انسان ها از ترس "ظاهر خوفناک" من می میرند
نه به خاطر نیش زدنم.
اما زنبور قبول نکرد!
مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت:
آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که
در کنار درختی خوابیده بود.
مار رو به زنبور کرد و گفت من او را میگزم
و مخفی می شوم و تو
در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن.
مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن
در بالای سر چوپان کرد.
چوپان فورا از خواب پرید و گفت"ای زنبور لعنتی"
و شروع به تخلیه
زهر کرد و بلند شد و رفت و بعد از چندی بهبود یافت.
این بار که باز چوپان در همان حالت بود مار و زنبور
نقشه دیگری کشیدند.
زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد!
چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید
از ترس پا به فرار گذاشت،
و به خاطر وحشت از زهرِ آن مار،چند روز بعد از دنیا رفت...
برخی از اتفاقات دنیا هم همین است،
فقط به خاطر ترس از آنهاست که افراد نابود می شوند،
ما رویاهایمان را زندگی نمیکنیم،
ما در ترسهایمان زندگی میکنیم.
جملات زیبا " نقاش " پیکاسو
مادرم میگفت :
اگر سرباز باشی ژنرال خواهی شد،
اگر راهب باشی پاپ خواهی شد؛
در عوض من نقاش بودم و
پیکاسو شدم!
“پابلو پیکاسو”
سخنان ناب " حماقت " شریعتی
عده ای نماز اجاره ای میخوانند و
روزه اجاره ای میگیرند!
برای امواتی که درحیاتشان وقت نداشته اند
خودشان انجام دهند
ولی درعوض پولی داشته اند که بدهند
نماز خوانان و روزه بگیران حرفه ای تا برایشان انجام دهند
پدر پول بسوزد که در دستگاه خدا هم
کار میکند آنهم چه کاری!!!
( جانشین پرستش خدا)
پول میدهند تا دیگران برایش خدا را بپرستند و او
به بهشت برود! و ثواب نماز و روزه آنها را ببرد!
براستی که عجب حماقتی است جهل مذهبی!
از دین ریا بی نیازم
بنازم به کفری که ازمذهبم میتراود
"دکتر علی شریعتی"
کلام حق " علی " سلیمان بلخی قندوزی
شیخ سلیمان بلخی قندوزی در کتاب خود نوشته؛
در کتاب الدّرالمنظم (آمده) بدانکه
جمیع اسرارکتب آسمانی درقرآن امده است و
آنچه که در قرآن موجود است،
در فاتحه الکتاب، و آنچه که در فاتحه آمده،
در بسم الله است،
و آنچه در بسم الله است،
در باء بسمله، و آنچه در باء بسمله است،
در نقطه زیر باء است.
امام علی –کرم الله وجهه- فرمود؛
من آن نقطه زیر بایم...
فرمود؛ از من سوال کنید از اسرار پنهانی؛
من وارث علوم انبیاء هستم.
" ینابیع الموده، ج1"
جملات زیبا " " چاپلین
حقیقت این است ؛
فرودگاهها،
بوسه های بیشتری از سالن های عروسی
به خود دیده اند..
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها
دعا شنیده اند...
همیشه اینگونه ایم!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که
چیزی در حال از دست رفتن است...
"چارلی چاپلین"
گفتار بزرگان " در یک ملاقات " چاپلین و انیشتین
انیشتین در ملاقاتی با چاپلین گفت:
هنر شما را تحسین میکنم!
بدون گفتن کلمهای دنیا شما را درک میکند!
چاپلین در جواب گفت :
ارزش کار شما بیشتر است!
دنیا شما را تحسین میکند با اینکه هیچکس
نمیفهمد چه میگویید!
خاطره " نگاه " فرهادی
بعد از نمایش یک فیلم ایرانی،
با دوستان خارجی نشسته بودیم به گفتگو
یكیشان پرسید:
آن پسرک سر چهار راه چه میفروخت؟
مواد مخدر بود یا...
من پاسخ دادم فال میفروخت
پرسید فال چیه؟
گفتم شعر،
شعرهای شاعر بزرگمان حافظ
با هیجان گفت:
یعنی شما از كشوری میآیید كه در
خیابانهایش شعر میفروشند و مردم عادی
پول میدهند و شعر میخرند؟؟!!
میرفت سر میزهای مختلف و با شگفتی این را
به همه میگفت!
و این یعنی زاویهی دید؛
یكی سیاهی میبیند و یکی زیبایی!
"از خاطرات اصغر فرهادی"
مطالب و موضوعات بکر " هم شکل " ...
آدمهای هم فرکانس ، همدیگر را پیدا می کنند!
حتی از فاصله های دور
از انتهای افقهای دور و نزدیک
انگار جایی نوشته باشند که
اینها باید به هم برسند
یک روزی یک جایی ، با هم برخورد می کنند
آنوقت میشوند همدم؛ میشوند دوست
اصلا میشوند هم شکل
حرفهایشان میشود آرامش
خنده هایشان ، کلامشان می نشیند روی طاقچه دل
هم نباشند دلتنگ هم میشوند
هی همدیگر را مرور می کنند ،
و از هم خاطره می سازند
یادمان باشد حضور هیچکس اتفاقی نیست…
خاطره " سیرک " چاپلین
با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید
بلیط ، یه زن و شوهر با ٤ تا بچه شون جلوی
ما بودند.
وقتی به باجه رسیدند و متصدی باجه قیمت
بلیط هارو بهشون گفت، ناگهان
رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به
همسرش انداخت،معلوم بود که
پول کافی ندارد و نمیدانست چه بکند...!!
ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک
اسکناس ١٠ دلاری بیرون آورد و روی زمین
انداخت، سپس خم شد و پول را
از زمین برداشت و به شانه مرد زد و گفت:
ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد.
مرد که متوجه موضوع شده بود،
بهت زده به پدرم نگاه کرد و گفت:
متشکرم آقا...!!
مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
بچه هایش شرمنده نشود،
کمک پدرم را پذیرفت
بعد ازینکه بچه ها همراه پدر و مادرشان
داخل سیرک شدند،
ما آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه
برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری
افتخار کردم.
"آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"
سعی کنیم ثروتمند زندگی کنیم ،
بجاى آنکه ثروتمند بمیریم...!
"چارلی چاپلین"
مطالب و موضوعات بکر " شمع " ...
چرا در مراسمهای عرفانی
شمع روشن میکنن!
گفته شده عالم خلقت اگه تجزیه بشود
به 4 عنصر میرسیم:
آب، باد، خاک، آتش
اگر موقع دعا کردن جایی باشیم که این
4 عنصر وجود داشته باشد
استجابت دعا اتفاق میافتد؛
شمع همه این 4 عنصر را یک جا با هم دارد:
موم شمع: خاک
شعله شمع: آتش
دود شعله: باد
موم ذوب شده: آب
سه نقطه " دل " ...
دیوانه ای در شهر بود که
میگفتن از رفتن عشقش دیوانه شده است!
روزی دیوانه از کنار جمعی میگذشت،
بزرگان جمع به تمسخر به دیوانه گفتند:
آهای دیوانه !
میتوانی برای ما شعری بخوانی که ﺩﻩ ﺗﺎ
ﮐﻠﻤﻪ " ﺩﻝ " ﺩﺍﺧﻠﺶ ﺑﺎﺷد ﻭ ﻫﺮﮐﺪاﻡ ﻣﻌﺎﻧﯽ
ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟
دیوانه گفت: بله میتوانم!
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ،
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ , ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ رفت
سرّمردان خدا " شیفتگی " آیت الله قاضی
از شیخ عباس قوچانی نقل شده :
"آقای قاضی در اواخر عمر
یک تحیّر و شیفتگی و بیقراری نسبت
به حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) داشت
و هر روز هنگام طلوع و بخصوص هنگام غروب آفتاب
گریه می کرد."
منبع: یادداشت های خطی علامه تهرانی، جنگ۱۸، ص ۱۸۲
سرّمردان خدا " دو چیز " قاضی (رض)
آیت الله سید علی قاضی:
«اگر من به جایی رسیده باشم از دو چیز است:
قرآن كریم و زیارت سیدالشهدا علیه السلام»
جملات زیبا "عمیقاًعاشق می شوند " کامو
آدمها یکبارعمیقاً عاشق میشوند
چون فقط یکبار نمیترسند
که همهچیز خود را از دست بدهند
اما بعد ازهمان یکبار ترسها آنقدر عمیق میشوند
که عشق دیگر دور میایستد
" کامو"
کلام حق " کدام نقطه " منصور حلاج
کدام نقطه زمین از تو خالیست
که خلق ترا در آسمان می جویند؟!
"حسین منصور حلاج"
مطالب و موضوعات بکر " جانم را ... " ملکیان
حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی میتواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه۲۱۵): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛ نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمههای وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمهای باشد که از من میگیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که میفرمایند نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.
استاد مصطفی ملکیان، تحلیل فلسفی،ص۱۴۶
حدیث " شیعه " امام موسی کاظم علیه السلام
حضرت امام موسی کاظم (ع) در حدیثی سنگین چنین می فرماید :
اگر شیعیانم را زیر و رو کنم ، جز ادعا چیزی دیگر ندارند
و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان
را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص و بی غَش نباشد
و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند ،
فراوانند افرادی که بر پُشتی ها تکیه می زنند و میگویند :
ما شیعه علی علیه السلام هستیم !!!
شیعه علی علیه السلام کسی است که
کردارش گواه رفتارش باشد.
" روضه کافی - جلد ۱ - صفحه ۴۷۱ "
پند " اهل معرفت " علامه طباطبایی ( رض)
علّامه سیّدمحمّدحسین طباطبائی رحمت اله علیه فرمودند :
کسی که میخواهد
اهلِ معرفت شود
باید معاشرتش را مخصوصاً ؛
با اهلِ غفلت و اهلِ دنیا کم کند .
سِرّ مَردان خدا " صبر " شمس
جناب شمس تبریزی برای خویش و سیر و سلوک
معتقد به ۴۰ قاعده بود . از اینرو در قاعده ۹ اینطور
به دوستداران و نزدیکان خود فرموده اند :
صبر کردن به معنای ماندن و انتظار کشیدن نیست ،
به معنای آینده نگر بودن است .
صبر چیست ؟
به تیغِ گُل نگریستن و گُل را پیش چشم مُجسّم کردن است .
به شب نگریستن و روز را در خیال دیدن است .
عاشقان خدا صبر را همچون شَهدِ شیرین به کام می کشند و هَضم می کنند.
می دانند زمان لازم است تا هلال ماهِ بَدر کامل شود .
سِرّ مردان خدا " گناه نکردن" آیت الله بهجت
آیت الله بهجت رحمت الله علیه فرمودند :
از ما عمل چندانی نخواسته اند !
مهم تر از عمل کردن ،
" عمل نکردن " است
تقوا یعنی ؛
" عمل گناه را مرتکب نشدن "
همه میپرسند چه کار کنیم ؟
من میگویم :
بگویید چه کار نکنیم .
و
پاسخ اینست ؛ گناه نکنید .
شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گناه نکردن است " است .
-آیت الله محمدتقی بهجت فومنی گیلانی ( رض) -
جملات قصار " ایستادن " شریعتی
ای زینب ،
ای زبان علی در کام !
با ملّتِ خویش حرف بزن !
ای زن !
ای که مردانگی در رکابِ تو جوانمردی آموخت ،
زنان ملّت ما
_ اینان که نامِ تو آتشِ عشق و درد بر جانشان میافکند _
به تو محتاجند ،
بیش از هر وقت ،
" جهل "
از یک سُو به اسارت و ذلّت شان نشانده است و غرب از سوی دیگر
به اسارت پنهان و ذّلت تازهِ شان میکشاند و از خویش
و از تو بیگانه ِ شان میسازد ،
به نیروی فریاد هایی که بر سرِ یک شهر ،
شهرِ قساوت و وحشت میکوبیدی ،
و پایه های یک قصر ،
قصرِ جنایت و قدرت را می لرزاندی ،
بَرآشوب !
تا در خویش بَر آشوبند ، و
" ایستادن "
را بیاموزند ...
" دکتر علی شریعتی مزینانی "
حدیث " نوروز " پیامبر اکرم (ص)
حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله فرمودند :
اگر میتوانید هر روز را " نوروز " کنید ؛
یعنی در راهِ خدا ،
به یکدیگر هدیه بدهید
و
با یکدیگر پیوند داشته باشید .
- دعاءم الاسلام -جلد ۲ - صفحه ۳۲۶ -
وصیّت شهید " خودسازی " شهید هادی
هرگز فراموش نکنید
تا خود را نسازیم
و
تغییر ندهیم ،
جامعه ساخته نمی شود ...
_ شهید ابراهیم هادی _
جملات قصار " زن " دکتر مَزینانی
زن اگر پرنده آفریده میشد ؛ حتماً " طاوس " بود
اگر حیوان بود ؛ حتماً " آهو " بود
اگر حشره بود ؛ حتماً " پروانه " بود
امّا او انسان آفریده شد
تا خواهر و مادر باشد و " عشق "
زن چنان بزرگ است که اشرف موجودات خداست .
تا حدّی که یک گُل او را راضی میکند ،
و یک کلمه او را به کُشتن میدهد...
پس ای " مَرد " مواظب باش ...
زن از سمتِ چپِ نزدیکِ قلب ساخته شده
تا او را در " قلب " جا دهی
شگفت انگیز است ؛
زن در کودکی درهای بَرکت را به روی " پدرش " میگشاید
در جوانی دینِ " شوهرش " را کامل میکند...
و هنگامی که " مادر " می شود بهشت زیرِ پای مادران است ...
- دکتر علی شریعتی مَزینانی -
موعظه " من همانی ام که هستم " شیخ شوشتری
روزی شیخ جعفر شوشتری رحمة اله علیه را دیدند که
کنار جُویی نشسته و بلند بلند گریه میکند .
شاگردان شیخ ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند :
استاد ، چه شده که این گونه اشک می ریزی ؟
آیا کسی به شما چیزی گفته !؟
شیخ جعفر شوشتری در میان گریه ها گفت :
آری . . . یکی از لٰات های این اطراف حرفی زده که پریشانم کرد.
همه با نگرانی پرسیدند ؛ مگر چه گفت :
شیخ در جواب می گوید :
او به من گفت :
شیخ جعفر ، من همانی هستم که همه می گویند ،
آیا تو هم همانی هستی که همه میگویند ! ؟
و این سئوال حالم را عجیب دیگرگون کرد . . .
موعظه " یا الله " علامه طباطبایی (ره)
علامه طباطبایی رحمة الله علیه می فرمود :
ممکن است انسان گاهی از خدا غافل شود و
خدا یک تَبِ سخت و خطرناکِ چهل روزه
به او بدهد .
برای اینکه یک بار از تَهِ دل بگوید :
" یا الله "
و به یاد خدا بیفتد . . .
- جرعه ای جانبخش ؛ صفحه۳۸۰ -
ورود کاربران
عضويت سريع
آمار
آمار مطالب
کل مطالب : 1204
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید
بازدید امروز : 541
بازدید دیروز : 1,293
ورودی امروز گوگل : 6
ورودی گوگل دیروز : 18
آي پي امروز : 113
آي پي ديروز : 187
بازدید هفته : 7,432
بازدید ماه : 23,192
بازدید سال : 143,080
بازدید کلی : 470,993
اطلاعات شما
آی پی : 3.145.156.204
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
کل مطالب : 1204
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید
بازدید امروز : 541
بازدید دیروز : 1,293
ورودی امروز گوگل : 6
ورودی گوگل دیروز : 18
آي پي امروز : 113
آي پي ديروز : 187
بازدید هفته : 7,432
بازدید ماه : 23,192
بازدید سال : 143,080
بازدید کلی : 470,993
اطلاعات شما
آی پی : 3.145.156.204
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403