تبلیغات
موضوعات
غزل
پیوندهای روزانه
لینک دوستان
یک بیت از ...
.
دلتنگیام را میکنم نقاشی ای دوست
.
اينگونه شاید در کنارم باشی ای دوست
.
" علیرضاابراهیمپور گیلانی "
سخنان ناب " دل " عین القضات همدانی
اگر دل فتوا دهد،
امر خدا باشد؛ می کن.
واگر فتوا ندهد ترک کن؛
که هر چه دل فتوا دهد خدایی باشد؛
و هر چه رد کند ، شیطانی باشد.
" عین القضات همدانی "
جملات قصار " تغییر " لینکلن
کسی كه بسیار
میخواند و میداند
اما به هر دلیل
وارد مبارزه برای «تغییر » نمیشود،
مانند فروشگاهی بزرگ است كه
در ورودی آن نوشته باشند:
«تعطیل است»!
" آبراهام لینکلن"
مطالب و موضوعات بکر " فکر " ادیسون
پنج درصد مردم فکر می کنند،
ده درصد مردم فکر می کنند که فکر می کنند!
و هشتاد و پنج درصد بقیه ترجیح می دهند که
بمیرند تا این که فکر کنند!
“ توماس ادیسون ”
حکایت " وفا " ...
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند
تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با
درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد
که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز
تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت :
«میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد
و دادن غذا ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند
که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود
پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخورند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند
ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کردهاند و یا آنکه شما
در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کردهاند و یا آنکه شما
اشتباهاً فکر می کنید که از او خطای سر زد است و مدتهاست به خود
اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ،
فقط کافیاست به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید...
جملات زیبا " افکار شاد" متیوس
اغلب مردم تعریف و تمجیدها را
ظرف چند دقیقه فراموش میکنند،
اما یک اهانت را سالها بهخاطر میسپارند.
آنها مانند آشغالجمعکنهایی هستند
که هنوز توهینی را که مثلا
بیستسال پیش به آنها شده
با خود حمل میکنند و بوی ناخوشایند این زبالهها
همواره آنان را میآزارد.
برای شاد بودن باید بر «افکار شاد» تمرکز کنید.
و باید ذهن خود را از زبالههای
تنفر، خشم، نگرانی و ترس رها کنید.
" اندرو متیوس"
جملات قصار " بخشنده " توماس
پدرم می گفت:
مردم دو دسته اند
بخشنده و گیرنده.
گیرنده ها بهتر می خورند،
اما بخشندگان بهتر می خوابند.
" مارلو توماس"
مطالب و موضوعات بکر " هجران " آقای قاضی
حضرت علامه طباطبائی (قدس الله روحه)
از قول استادشان مرحوم
آقا سید علی آقای قاضی (قدس الله روحه) میفرمودند:
من از باباطاهر تعجب میکنم که
در شعرش چنین سروده:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
چطور باباطاهر گفته است:
اگر جانان، هجران را پسندد،
من هم آن را میپسندم؟!
چگونه انسان میتواند این را بپذیرد؟!
عاشق بر هر چیز صبر میکند
اما بر فراق ، صبر نمیتواند کرد.
مولا علی علیه السلام در دعای کمیل میفرماید:
مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛
بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! »
" ز مهر افروخته، ص 72"
مطالب و موضوعات بکر " شجاعت " ...
در یکی از دبیرستانهای مشهد،
هنگام برگزاری امتحانات سال چهارم دبیرستان،
به عنوان موضوع انشاء، این مطلب داده شد که
«شجاعت یعنی چه؟»
محصلی در قبال این موضوع،
فقط نوشته بود:
شجاعت یعنی این!
و برگه خود را، سفید، به مُمتحن تحویل
داده بود و رفته بود...!
اما برگه این جوان دست به دستِ دبیران گشته بود
و همه به اتفاق و بدون استثنا،
به برگه سفید او نمره 20 داده بودند...
فکر میکنید اون دانشآموز چه کسی میتونست باشه؟
علی شریعتی
سخنان ناب " غیر تو " عین القضات همدانی
هَلاک بِه بُوَد از زندگانی
با غیر او کردن
" عین القضات همدانی "
کلام حق " علی (ع) " دکتر علی شریعتی
برگرفته از مجموعه آثار
گفتگوهای تنهایی دکتر علی شریعتی ؛
... چهرهی "علی" در روشنایی،
زیبا و خدایی است.
به تو و من، بیمذهب و مذهبی،
هر دو،
علی را در تاریکی نشان دادهاند...
گفتار بزرگان " خوشبختی " بوکوفسکی
یکی از مهم ترین چیزهایی که
در این سالها یاد گرفتم
این است که ؛
وقتی خوشبختی را پیدا کردی،
سوال پیچش نکن!
" بوکوفسکی "
مطالب و موضوعات بکر " شنا " ...
كسی كه زیر آب میماند و غرق میشود
قبل از مرگ احساس میكند میتواند
زیر آب بماند و دیگر تلاشی نمیكند!
ثانیه های قبل از مرگ ثانیه های مهمی هستند،
مغز احساس میكند میتواند زیر آب بماند!
میخواهد كه بماند. فاصله ای وجود دارد قبل از مرگ،
فاصله ای اندك بین توهم و تلاش نكردن!
این اشتباه مغزی ست به علت نرسیدن اكسیژن كه بدن
دست از تقلا برمیدارد و فرد تسلیم میشود
و مرگ آرام او را در برمیگیرد.
من شبیه به این غرق شدن را در آدمهای زیادی دیده ام
اما نه زیر آب! بلكه در خشكی!
زمانی كه نشسته اند، راه میروند، غذا میخورند، کار میکنند
اما غرق شده اند. غرق در گذشته ای كه آنها را هر لحظه
به "توهم" نزدیك تر میكند.
برای من زندگی شبیه یك جریان است.
مثل رودی بزرگ یا دریایی بزرگ كه قرار است
به اقیانوسی بزرگتر وصل شود.
"گذشته"شبیه عمق دریاست.
"اكنون" شبیه شنا كردن
و گاهی رها شدن در سطح دریاست و
"آینده" تمام آن مسیری است كه میخواهیم طی كنیم.
مطالب و موضوعات بکر " کوبیدن " ضرب المثل ژاپنی
مردم ژاپن یک ضرب المثل بسیار جالب دارند
که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته :
اون ضرب المثل میگه:
بخاطر میخی نعلی افتاد
بخاطر نعلی ، اسبی افتاد
بخاطر اسبی ، سواری افتاد
بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد
بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد
و همه اینها بخاطر كسی بود كه میخ را خوب نكوبیده بود...
یادمان باشد هر كار ما،حتی كوچك،
اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم ...!
سخنان ناب" دین " شریعتی
خداوندا مرا از کسانی قرار دِه
که دنیاشان را برای دینشان می فروشند
نه دینشان را برای دنیاشان...
(دکتر علی شریعتی)
گفتار بزرگان " عشق " ملاصدرا
قلبهایتان را از حقارت كینه تهی كنید
و با عظمت عشق پُر كنید.
زیرا كه عشق چون عقاب است.
بالا میپرد و دور.
بی اعتنا به حقیران ِ در روح.
كینه چون لاشخور و كركس است.
كوتاه میپرد و سنگین.
جز مردار به هیچ چیز نمیاندیشد.
بـرای عاشق، ناب ترین، شور است و زندگی و نشاط.
برای لاشخور، خوبترین، جسدی ست متلاشی و متعفن...
"ملاصدرا"
مطالب و موضوعات بکر " سواد " یونسکو
تعریف سواد . . .
با تعریف جدیدی که یونسکو ارایه داده
باسوادی توانایی «تغییر» (Change) است
و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش،
تغییری در زندگی خود ایجاد کند
سخنان ناب " عشق تو " دکتر علی شریعتی
ای شیر! مرد خدا و مردم،
ربّ النوع عشق و شمشیر!
ما شایستگی "شناخت تو" را ازدست دادهایم.
شناخت تو را از مغزهای ما بردهاند،
اما "عشق تو " را، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش،
در پس پردههای دل خویش، همچنان مشتعل نگاه داشتهایم "
" دکتر علی شریعتی مزینانی "
حدیث" می گذرد " امام علی علیه السلام
امام على علیه السلام می فرماید :
چه زود مى گذرد
ساعات روز و
روزهاى ماه و
ماه هاى سال و
سال هاى عمر !
نهج البلاغه، از خطبه 188
داستان " خوف " روان شناس
گفتگوی مار و زنبور
روزی مار به زنبور گفت:
انسان ها از ترس "ظاهر خوفناک" من می میرند
نه به خاطر نیش زدنم.
اما زنبور قبول نکرد!
مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت:
آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که
در کنار درختی خوابیده بود.
مار رو به زنبور کرد و گفت من او را میگزم
و مخفی می شوم و تو
در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن.
مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن
در بالای سر چوپان کرد.
چوپان فورا از خواب پرید و گفت"ای زنبور لعنتی"
و شروع به تخلیه
زهر کرد و بلند شد و رفت و بعد از چندی بهبود یافت.
این بار که باز چوپان در همان حالت بود مار و زنبور
نقشه دیگری کشیدند.
زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد!
چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید
از ترس پا به فرار گذاشت،
و به خاطر وحشت از زهرِ آن مار،چند روز بعد از دنیا رفت...
برخی از اتفاقات دنیا هم همین است،
فقط به خاطر ترس از آنهاست که افراد نابود می شوند،
ما رویاهایمان را زندگی نمیکنیم،
ما در ترسهایمان زندگی میکنیم.
جملات زیبا " نقاش " پیکاسو
مادرم میگفت :
اگر سرباز باشی ژنرال خواهی شد،
اگر راهب باشی پاپ خواهی شد؛
در عوض من نقاش بودم و
پیکاسو شدم!
“پابلو پیکاسو”
جملات قصار " تَوهّم " دوسنت
شازده كوچولو پرسید:
با غم از دست دادنش چطور كنار بیام؟
روباه جواب داد:
اول مطمئن شو كه بدست آورده بودیش
بعد غمگین شو!
بخش عمده ى زندگى ما در توهم میگذرد
توهم مالك بودن !
" آنتوان دوسنت اگزوپری "
غزل " موج " دکتر امین پور
گرچه چون موج مرا شوق زخود رَستن بود
موج موج دل من تشنه ی پیوستن بود
یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر
بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود
خواستم از تو به غیر از تو نخواهم اما
خواستن ها همه موقوف توانستن بود
کاش از روز ازل هیچ نمی دانستم
که هُبوط ابدم در پی دانستن بود
چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت
همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود
" دکتر قیصر امین پور "
سخنان ناب " حسین... " دکتر شریعتی
ای حسین!
با تو چه بگویم ؟
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل»
و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی،
ای خونی که از آن نقطه صحرا ،
جاودان میطپی، و میجوشی،
و در بستر زمان جاری هستی،
و بر همه نسلها میگذری،
و هر زمین حاصلخیزی را
سیراب خون میکنی،
و هر بذر شایسته را، در زیر خاک ،
میشکافی و میشکوفایی،
و هر نهال تشنهای را
به برگ و بار حیات و خرمی مینشانی،
" دکتر علی شریعتی "
سخنان ناب " حماقت " شریعتی
عده ای نماز اجاره ای میخوانند و
روزه اجاره ای میگیرند!
برای امواتی که درحیاتشان وقت نداشته اند
خودشان انجام دهند
ولی درعوض پولی داشته اند که بدهند
نماز خوانان و روزه بگیران حرفه ای تا برایشان انجام دهند
پدر پول بسوزد که در دستگاه خدا هم
کار میکند آنهم چه کاری!!!
( جانشین پرستش خدا)
پول میدهند تا دیگران برایش خدا را بپرستند و او
به بهشت برود! و ثواب نماز و روزه آنها را ببرد!
براستی که عجب حماقتی است جهل مذهبی!
از دین ریا بی نیازم
بنازم به کفری که ازمذهبم میتراود
"دکتر علی شریعتی"
جملات زیبا " " چاپلین
حقیقت این است ؛
فرودگاهها،
بوسه های بیشتری از سالن های عروسی
به خود دیده اند..
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها
دعا شنیده اند...
همیشه اینگونه ایم!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که
چیزی در حال از دست رفتن است...
"چارلی چاپلین"
جملات زیبا" مثل من " ...
من بعد از تو
با این مسئله که دیگر کسی را
دوست نداشته باشم،کنار آمده ام
تو اما بعد از من
با این درد که دیگر کسی
مثل من دوستت ندارد ،
چه میکنی؟
دل نوشته " دامنه زندگی " دکتر مهر پور
دل نوشته ی زیبای دکتر سعید مهرپور به همسر مرحومش که در خرداد97 ، درگذشت.
این استاد که یکی از بهترین جراح های ارتوپد، فلوشیپ جراحی ستون فقرات و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد، در اینستاگرام شخصی اش با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است:
مریم عزیزم سلام.
من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است رسیده ام.
پزشک ، جراح ، فوق تخصص ، استاد و حتی رییس ! اما امروز بعد از این راهِ دراز و پر مشقّت ، یک آرزو بیشتر ندارم . همه این ها را که برشمردم را پس بدهم . در عوض لحظه ای کنارِ تو بنشینم ، در چشمانت نگاه کنم و فنجان چایی با هم بنوشیم و این بار قول میدهم که چای را نه یکباره و داغ که با آرامش و پا به پای تو بنوشم.
مریم عزیزم ؛ این روزها جوانترها آنچنان برای پیشرفت ، عجله دارند که نگاهِ مادر ؛ نفسِ پدر و عشقِ همسر را نمی بینند و برای رسیدنِ هر چه سریعتر به قله ، بسیاری را در دامنه جای میگذارند .
مریم عزیزم ، من پشیمانم از تمامِ شبهایی که صحبتِ تو را نمی شنیدم و به فکرِ تشویقِ حاضرینِ در سخنرانیِ فردایم بودم. من پشیمانم.
مریم جان بگذار جوانترها را نصیحتی کنم .
"در بالای قلّه ها و آن سوی ابرها
خبری نیست ،
هر چه هست در دامنه زندگی شماست."
مطالب و موضوعات بکر " هم شکل " ...
آدمهای هم فرکانس ، همدیگر را پیدا می کنند!
حتی از فاصله های دور
از انتهای افقهای دور و نزدیک
انگار جایی نوشته باشند که
اینها باید به هم برسند
یک روزی یک جایی ، با هم برخورد می کنند
آنوقت میشوند همدم؛ میشوند دوست
اصلا میشوند هم شکل
حرفهایشان میشود آرامش
خنده هایشان ، کلامشان می نشیند روی طاقچه دل
هم نباشند دلتنگ هم میشوند
هی همدیگر را مرور می کنند ،
و از هم خاطره می سازند
یادمان باشد حضور هیچکس اتفاقی نیست…
خاطره " سیرک " چاپلین
با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید
بلیط ، یه زن و شوهر با ٤ تا بچه شون جلوی
ما بودند.
وقتی به باجه رسیدند و متصدی باجه قیمت
بلیط هارو بهشون گفت، ناگهان
رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به
همسرش انداخت،معلوم بود که
پول کافی ندارد و نمیدانست چه بکند...!!
ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک
اسکناس ١٠ دلاری بیرون آورد و روی زمین
انداخت، سپس خم شد و پول را
از زمین برداشت و به شانه مرد زد و گفت:
ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد.
مرد که متوجه موضوع شده بود،
بهت زده به پدرم نگاه کرد و گفت:
متشکرم آقا...!!
مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
بچه هایش شرمنده نشود،
کمک پدرم را پذیرفت
بعد ازینکه بچه ها همراه پدر و مادرشان
داخل سیرک شدند،
ما آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه
برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری
افتخار کردم.
"آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"
سعی کنیم ثروتمند زندگی کنیم ،
بجاى آنکه ثروتمند بمیریم...!
"چارلی چاپلین"
مطالب و موضوعات بکر " شمع " ...
چرا در مراسمهای عرفانی
شمع روشن میکنن!
گفته شده عالم خلقت اگه تجزیه بشود
به 4 عنصر میرسیم:
آب، باد، خاک، آتش
اگر موقع دعا کردن جایی باشیم که این
4 عنصر وجود داشته باشد
استجابت دعا اتفاق میافتد؛
شمع همه این 4 عنصر را یک جا با هم دارد:
موم شمع: خاک
شعله شمع: آتش
دود شعله: باد
موم ذوب شده: آب
سه نقطه " دل " ...
دیوانه ای در شهر بود که
میگفتن از رفتن عشقش دیوانه شده است!
روزی دیوانه از کنار جمعی میگذشت،
بزرگان جمع به تمسخر به دیوانه گفتند:
آهای دیوانه !
میتوانی برای ما شعری بخوانی که ﺩﻩ ﺗﺎ
ﮐﻠﻤﻪ " ﺩﻝ " ﺩﺍﺧﻠﺶ ﺑﺎﺷد ﻭ ﻫﺮﮐﺪاﻡ ﻣﻌﺎﻧﯽ
ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟
دیوانه گفت: بله میتوانم!
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ،
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ , ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ رفت
جملات زیبا " زندانی افکار " دکتر علی شریعتی
آزادی از درون مغز تو آغاز می شود
چه بسیار انسان ها که
دست و پایشان بسته نیست،
اما زندانیه
افکار خویشند...
"دکتر شریعتی"
سرّمردان خدا " عاقبت بخیر " فاطمی نیا
حاج آقا فاطمی نیا می فرمود :
استادی داشتم كه از كبار اولیای خدا بود ،
میفرمود :
برای زیارت اربعین
پاداشی است كه برای عمل دیگر نیست:
"زائر اربعین امام حسین (علیه السلام)
عاقبت بخیر میشود"
حکایت " خودت را بشکن " ...
بزرگی را گفتند تو برای تربیت فرزندانت
چه میکنی؟
گفت: هیچ کار
گفتند: مگر میشود؟
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟
گفت: من در تربیت خود کوشیدم،
تا الگوی خوبی برای آنان باشم.
فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار
پدر و مادر را می بینند، نه امر و نهی های
بیهوده ای که خود عمل نمیکنند.
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند،
پایان زندگیست
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند،
آغاز زندگیست،
همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد.
درون خود را بشکن تا شخصیت جدیدت
متولد شود
آنگاه خودت را خواهی دید
حکایت " صدای شکستن " ...
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت:
بشکن و بخور و برای من دعا کن.
بهلول گردوها را شکست و خورد
اما دعا نکرد..!
آن مرد گفت:
گردوها را می خوری نوش جان،
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم...
بهلول گفت:
مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای ،
خدا خودش صدای شکستن گردوها را
شنیده است!!
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
داستان " ارزش علامه جعفری
علّامه محمّد تقی جعفری نقل می كرد:
عدّهای از جامعهشناسان برتر دنیا در «دانمارک» جمع
شده بودند تا درباره موضوع مهمّی
به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود :
ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصّی داریم؛
مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است.
معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیّت آن است.
معیار ارزش پول، پشتوانه آن است.
امّا معیار ارزش انسانها در چیست؟
هر کدام از جامعه شناسها صحبتهایی داشتند
و معیارهای خاصّی را ارائه دادند.
وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم:
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد،
ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی
عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است
در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.
کسی که عشقش ماشینش است،
ارزشش به همان میزان است،
امّا کسی که عشقش خدای متعال است،
ارزشش به اندازه خداست.
علّامه فرمودند:
من این مطلب را گفتم و پایین آمدم.
ولی جامعه شناسهایی که صحبتهای مرا شنیدند،
برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
وقتی تشویق آن ها تمام شد،
من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان! این کلام از من نبود.
بلکه از شخصی به نام علی علیه السلام است.
آن حضرت در «نهج البلاغه» میفرمایند:
« قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه ُ؛
ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد
وقتی این کلام را گفتم ،دوباره به نشانه احترام
به وجود مقدّس امیرالمؤمنین علی علیه السلام
از جا بلند شدند..
حکایت " مراقب چشم هایت باش " ...
جوانی به حکیمی گفت:
وقتی همسرم را انتخاب کردم،
در نظرم طوری بود که گویا خداوند
مانندش را در دنیا نیافریده است.
وقتی نامزد شدیم،
بسیاری را دیدم که مثل او بودند.
وقتی ازدواج کردیم،
خیلیها را از او زیباتر یافتم.
چند سالی را که را با هم زندگی کردیم،
دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.
حکیم گفت:
آیا دوست داری بدانی از همه
اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟
جوان گفت: آری.
حکیم گفت:
اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی،
احساس خواهی کرد که سگهای
ولگرد محله شما از آنها زیباترند.
جوان با تعجب پرسید:
چرا چنین سخنی میگویی؟
حکیم گفت:
چون مشکل در همسر تو نیست.
مشکل اینجا است که وقتی انسان
قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد
و از شرم خداوند خالی باشد،
محال است که چشمانش را
به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند.
آیا دوست داری دوباره همسرت
زیباترین زن دنیا باشد؟
جوان گفت: آری.
حکیم گفت مراقب چشمانت باش.
مطالب و موضوعات بکر " جانم را ... " ملکیان
حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی میتواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه۲۱۵): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛ نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمههای وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمهای باشد که از من میگیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که میفرمایند نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.
استاد مصطفی ملکیان، تحلیل فلسفی،ص۱۴۶
حرف حساب " دوستت دارد" شکسپیر
همیشه به کسی فکر کن که تو را
دوست دارد ،
نه کسی که تو
دوستش داری !
" ویلیام شکسپیر "
ورود کاربران
عضويت سريع
آمار
آمار مطالب
کل مطالب : 1204
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 6
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید
بازدید امروز : 575
بازدید دیروز : 1,293
ورودی امروز گوگل : 6
ورودی گوگل دیروز : 18
آي پي امروز : 119
آي پي ديروز : 187
بازدید هفته : 7,466
بازدید ماه : 23,226
بازدید سال : 143,114
بازدید کلی : 471,027
اطلاعات شما
آی پی : 18.188.152.157
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
کل مطالب : 1204
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 6
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید
بازدید امروز : 575
بازدید دیروز : 1,293
ورودی امروز گوگل : 6
ورودی گوگل دیروز : 18
آي پي امروز : 119
آي پي ديروز : 187
بازدید هفته : 7,466
بازدید ماه : 23,226
بازدید سال : 143,114
بازدید کلی : 471,027
اطلاعات شما
آی پی : 18.188.152.157
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403